اگرچه نيستي ، اما من هنوز به يادت هستم ،هنوز هم در فراق تو با اشکهايم به خواب مي روم و با ديدن تبسم هايت ، درياي طوفاني نگاهم آرام مي شود ...
انگار که هرگز تو نرفته اي ...
سر بر روي شانه هايت از غم هايم مي گويم و مي گريم ...
کاش هرگز از اين خواب بيدار نشوم .... سحر مي شود .
سحر مي شود و تو دوباره از افق بيداري ام پرواز مي کني ...
تو چقدر مهربان بودي و خدا چقدر مهربان تر ...
که لحظه هاي خوشبختي را در خواب هم تعارفم مي کند
ممنونم كه اومدي
موفق باشي