عشق سرخ من
باز پاییـــــزی دیگر از راه رسید و نوشته ای دیگر از نوشتـــه های پاییـــــز دلم می خواست در پاییز چشمانم بتابد آفتاب گرم چشمانت و در جان غم انگیزم نسیم عطر تو ریزد و چشمان بهارینت بکارد در نگاه من هزاران زنبق وحشی ... دلم می خواست در پاییز چشمانم صدای پای بارانت بپیچد نرم و آهسته بشوید غصه هایم را و بنشاند ، گل لبخند را ، روی لب عشقم دلم می خواست در پاییز چشمانم تو باشی با قلم مویت که وقتی می گشایم پلک هایم را بهار و عطر و باران پر کند عمق نگاهم را نگاه آبی ات در زرد پاییزم بیامیزد و می دانم ، که خواهد کاشت سبزی را سبزی را ... پ.نوشت: شاعر این شعر رو نمیدونم کیه؟!
نوشته شده در پنج شنبه 96/7/20ساعت
2:28 عصر توسط پسر پاییزی نظرات ( ) | |
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |