عشق سرخ من
سلام به دوستان گل و بلبل. از اوناجایی که خیلی گیرم شاید این آخرین آپ من باشه! احتمالآ تا دو ماه دیگه نیستم.البته به معنی این نیست که به دوستان سر نزنم.زحمت آپ کردن وبلاگ را هم به عهده یه عزیز گذاشتم.در موردش توضیح نمیدم،بهتره خودش بیاد و خودشو معرفی کنه،شما هم هواشو داشته باشید. و دیگه اینکه اولین خونه تکونی سال نود هم در حال انجام شدنه!!! بدیهی است که لینکهای اضافی حذف شده و فقط لینک دوستان و عزیزان همیشگی باقی میمونه. میگن یه روز جبرئیل میره پیش خدا گلایه میکنه که:خدا جون این چه وضعیه آخه؟ ما یک مشت ایرونی داریم توی بهشت که فکر میکنن اومدن خونه باباشون! به جای لباس سفید، لباس های مارک دار و اندامی پوشیدن! کفش آدیداس پاشون میکنن. هیچ کدومشون از بالهاشون استفاده نمیکنن با "ماکسیما" و "زانتیا" توی بهشت دور میزنن!!! آقا من خسته شدم از بس جلوی دروازه بهشت رو جارو زدم. امروز تمیز میکنم، فردا دوباره پر از پوست تخمه میشه، بعضی ها شون هم هر وقت من میام پوست پرتقال و پوست موز میندازن. بعضی هاشون کاسبی هم میکنن و حلقه های تقدس بالای سرشون رو به بقیه میفروشن. چند تاشون کپن جعلی بهشت درست کردن و به ساکنین بخت برگشته جهنم میفروشن. چندتاشون دلالی باز کردن و معاملات املاک شمال بهشت میکنن. یک سری شون حوری های بهشت رو با تهدید آوردن خونه شون ...!!! بقیه حوری ها هم مرتب میگن مارو از لیست سهمیه ایرانیها بردار که پدرمونو در اوردن! چند پزشک ایرونی هم به حوریها بند کردن که الا و بلا بیایید دماغ تونو عمل کنیم. به یه عده هم گفتن بیایین سینه ها و باسن تونو بزرگ کنیم! خدا میگه: ای جبرئیل! ایرانیان هم مثل بقیه، آفریده های من هستند و بهشت به همه انسان ها تعلق داره. اینها هم که گفتی، خیلی بد نسیت! برو یه زنگی به شیطون بزن تا بفهمی دردسر واقعی یعنی چی!!! جبرئیل میره زنگ میزنه به جناب شیطان... دو سه بار شماره رو میگیره تا بالاخره شیطون نفس نفس زنان جواب میده: جهنم، بخش ایرانیان بفرمایید... جبرئیل میگه:آقا انگار سرتون خیلی شلوغه؟ شیطون آهی میکشه و میگه: نگو که دلم خونه... این ایرونیها اشک منو در اوردن! شب و روز ندارم! تا صورتم رو برمیگردونم اون طرف یه آتیشی دیگه بر پا میکنن!!! تا دو ماه پیش که اینجا هر روز چهارشنبه سوری بود و آتیش بازی!... یک عده شون بازار سیاه مواد سوختی بخصوص بنزین براه انداختن.چند تا پزشک ایرونی در جهنم بیمارستان سوانح سوختگی باز کردن.چندتا شون دفتر ویزای مهاجرت به بهشت زدن و ویزای جعلی به جهنمی ها میفروشن.یه عده هم وکیل شدن و تبلیغ میکنن که میتونن پیش نکیر و منکر برای جهنمی ها تقاضای تجدید نظر بدن.چندتا شون که روی زمین مهندس بودن، میگن:پل صراط ایراد فنی داشته که اونا افتادن توی جهنم! دارن امضا جمع میکنن که پل باید پهن تر بشه.حالا هم که... ای داد! آقا نکن! بهت میگم نکن!!! جبرئیل جان،ببخش من باید برم،بعدآ صحبت میکنم...اینها دارن آتیش جهنم رو خاموش میکنن،برم یه چماقی بچرخونم ...
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |