عشق سرخ من
من هر روز و هر لحضه نگرانت می شوم ! که چه می کنی؟ پنجره اتاقم را باز می کنم و فریاد می زنم: تنهاییت برای من... غصه هایت برای من... بغضها و اشکهایت برای من... بخند...برایم بخند... آنقدر بلند، تا من هم بشنوم - صدای خنده هایت را... دلم برایت تنگ شده !!! و اکنون با تمام وجود فریاد می زنم: دوستت دارم... دوستت دارم... دوستت دارم... .
نوشته شده در پنج شنبه 90/7/7ساعت
12:51 عصر توسط پسر پاییزی نظرات ( ) | |
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |