• وبلاگ : عشق سرخ من
  • يادداشت : اشكي در گذر گاه تاريخ
  • نظرات : 17 خصوصي ، 88 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    سلام اقاي پرسپوليسي

    چقدر سخت است که در ميانه درياي حرفهاي ناگفته ات براي گفتن حرف هايت دنبال کلمه مي گردي و " سکوت " را مي يابي، مي خواهي فرياد بزني، اما سکوت مي کني. باز هم مثل هميشه " سکوت " بالاترين " فرياد"ت هست. مي خواهي " گريه " کني، دنبال بهانه مي گردي و چه خوب بهانه اي است " دلتنگي " براي کسي که شايد حتي " دلتنگي "ت را هم باور ندارد. اين بار هم بغض مي کني اما نمي‌خواهي بغضت بترکد و باران اشک‌هايت روي گونه‌هايت بلغزد. نمي خواهي سبک شوي، حتي نمي خواهي از " دلتنگي "ت برايش کم شود. چقدر سخت است " بي‌قراري " براي کسي که مطمئني حتي به يادت هم نيست و تو چقدر آسان، اين سختي را قبول مي‌کني...
    موفق باشي

    پاسخ

    سلام.ممنونم از لطف تون. موفق باشي