عشق سرخ من
یک تکه ابر کوچک در آسمان آبی چون قایقی سپید است در بی کران دریا ناگاه می درخشد ناگاه ناپدید است مانند ماجرای بود و نبود ما... دوستی فصل قشنگیست پر از لاله سرخ دوستی تلفیق شعور من و توست دوستی رنگ قشنگیست به رنگ خدا دوستی حس عجیبیست میان من و تو... چمـدان امیـدمـ را مــے بندمــ * نگران فردا نباش! خدای دیروز و امروزت فردا هم هست * مے خــواهــ مــ کمے بــروم آن سوے دنــیــا آنـــجــا کــ آسمـــان پنــجره بیشـــتــر دارد و خـــدا هـــم دیــدی بهــــ ـــتــر ... * نگران فردا نباش! خدای دیروز و امروزت فردا هم هست * دوستای قدیمی طلا هستن!!! دوستای جدید الماس! اگه یه الماس به دست آوردی،طلا رو فراموش نکن. چون برا نگه داشتن الماس،همیشه به پایه طلا نیاز داری... * نگران فردا نباش! خدای دیروز و امروزت فردا هم هست * زندگی باید کرد... گاه با یک گل سرخ، گاه با یک دل تنگ. گاه باید رویید، در پس این باران، گاه باید خندید،بر غمی بی پایان… زندگی را با همین غم ها خوش است! با همین بیش و همین کم ها خوش است. زندگی را خوب باید آزمود، اهل صبر و غصه و اندوه بود…!!!
و به قول فروغ فرخزاد زندگی آیا درون سایه هامان رنگ می گیرد؟ یا که ما خود سایه های،سایه های خویشتنیم!!! امروز با شاخه گلی سرخ_ ودستانی لرزان به دیدارت می آیم. این اشک های من از سردلتنگی است! دلتنگی برای بوسه زدن بر دستهای مهربانت. مادر ای لطیف ترین گل بوستان هستی... تو شگفتی خلقتی. تو را دوست دارم و می ستایمت. و از خدای یگانه_ برایت برکت،رحمت و عزت می طلبم. خدایا... یه لحظـه گـوش کـن ! فقط یه لحضه جـدی میگــم نه شکوه است نه گلایه تو این دنــیا... حــالِ خــیلی هـا اصـلا خـوب نیـست !!! یـه دسـتی بـه زندگیـشون بکـش لــــــــــــــــــــــــ ــــطــفا” دلنوشت سرخ :این پست رو بخاطر دوست عزیزم سحر خانوم نوشتم. امیدوارم بزودی غبار غم از روی ماهش برداشته شه. * نگران فردا نباش! خدای دیروز و امروزت فردا هم هست * غرق شدن همیشه تو آب نیست! تو غصه نیست! تو خیال نیست! آدم دوست داره گاهی... تو یه آغوش غرق بشه!!! آغوش عشقش.♥♥♥♥♥♥
بیا به دور از واهمه زشت مردم، چون یاران کهف بخوابیم!!! اینجا روزگارش بد است! می رویم... قرنی دگر می آییم. شاید عشق رنگی دگر یابد. _____________________________________ خدایا... آلودگی آدمها بیش از حد گذشته! دنیا رو چند روز تعطیل می کنی؟
یادمــ باشـد خنـده ها و بوســہ هایمـ را جا نگـذارمـ
آری مسافــرمــ
تا دیار آغــوش تـــــــــو چنـد فرسخــے بیــش نماندهــ
کمــے از دلتنگــے دور شده امـــ ...
بــے تابـــ نباش
کــہ این مقصـد هیچ گاه مبدا نخواهــد شـــد
مهمانــے کــہ میزبانــش نـگاه تـو بــاشد
دیگـر رفتنــے نیستـــ ...
* نگران فردا نباش! خدای دیروز و امروزت فردا هم هست *
تو لبریز عظمتی.
دست بر دعا بر می دارم...
* نگران فردا نباش! خدای دیروز و امروزت فردا هم هست *
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |