سفارش تبلیغ
صبا ویژن


عشق سرخ من

 


 

سلام،سلام،سلام...

اول اینکه سال جدید رو به عشقم که همه چیز منه تبریک می گم.

و امیدوارم که همیشه در کنارم باشه،آهنگ وبلاگم رو هم به خاطر

اون گذاشتم،دوم هم اینکه نوروز باستانی رو به همه دوستان عزیز،

داداشهای گلم مخصوصآ به بهنام جان عزیز و آقا عرفان همینطور به 

آبجی های مهربونم تبریک میگم.باز هم تشکر می کنم از تمام کسانی 

که  همیشه به این بنده حقیر محبت داشته اند.نمیدونم چطوری جبران

کنم!شرمنده همه شونم.چند وقت پیش توی پیام رسون یه فید زدم

و گفتم که یه روز رویایی داشتم!حالا میخوام از اون روز بگم،اون روز

رو هیچ وقت فراموش نمیکنم.چون معنای واقعی محبت و دوستی

رو با تمام وجود حس کردم.بعد از اون مشکلاتی که برام پیش اومده

بود چند نفر کامنت گذاشته بودن که واقعآ شرمنده شون شدم!!!

یکی نوشت:من نذر کردم برای سلامتی شما روزه بگیرم.

یکی گفت:نذر کردم که تا چهل شب برات دعای سمات بخونم.

یکی دیگه گفت: من برای سلامتی شما 100 تا صلوات فرستادم.

و... باور کردنی نبود.ولی همه اینها واقعیت داشت.از همه اونها

بی نهایت ممنونم،و از خدا میخوام که به من فرصت بده که بتونم

محبت این عزیزان رو جبران کنم. این هم آخرین آپ سال 89 منه

دلهاتون شاد و لبهاتون همیشه خندون،در پناه حق...

 

 

نوروز آیینی است بسیار کهن که گر چه طی هزاران سال دگرگون

یافته اما هرگز از میان نرفته و از سوی اقوام و مذاهب مختلفی که

در این سرزمین حضور پیدا کرده اند مهر تائید خورده است.

نوروز تنها جشنی است که از دوران باستان با عظمت تمام و همراه

 با انبوهی افسانه و آیین تا به امروز ادامه یافته است.این عظمت و

شکوه را میتوان از روی نقش برجسته های تخت جمشید پیدا کرد.

سفره های نوروزی یکی از آیین های مشترک در بین مردمی است

که نوروز را جشن میگیرند.بر روی سفره نوروزی علاوه بر هفت  

سین معروف آب،آیینه،قرآن،شمع،تخم مرغ رنگ شده،ماهی قرمز

و ... میگذارند،که هر کدام یک معنی خاصی را نیز به همراه دارند.

ایرانیان باستان دانه هایی که عبارت بودند از برنج،جو،گندم،نخود،

لوبیا،عدس ذرت،ماش،کنجد،کاجیله،ماش و ارزن به شماره دوازده،

نماد برج ها یا به شماره هفت،نماد امشاسپند در ستون هایی از

 خشت خام می کاشتند و هر یک را به فال نیک میگرفتند و بر آن

بودند که آن دانه در سال نو موجب برکت و باروری خواهد بود.

خانواده ها بطور معمول سه قاب از گندم،جو و ارزن به نماد سه پند

 معروف هومت،هوخت،هورشت (اندیشه نیک،گفتار نیک،کردار نیک)

سبز میکردند. و فروهر نیاکان را موجب بالندگی و رشد آنها

می دانستند.یکی دیگر از سنت های نوروز مربوط به جشن روز

سیزدهم سال نو می باشد،که به سیزده به در معروف گشته است.

در این روز مردم برای تفریح و شادمانی به پارک ها،باغ ها،جنگل ها

و مناطق خارج از شهر می روند.از کارهای رایج این جشن گره زدن

سبزه و گفتن دروغ سیزده است.یکی از ارزشهای مهم

نوروز باستانی دید و بازدید از بستگان،دوستان،همسایه ها و

بزرگان است. چه بسا کدورت هایی که در این ایام با نگاهی

دوباره فرو می ریزد و به عشق و محبت و دوستی تبدیل می گردد.

 

 

 

 

 

 

  تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید

 


نوشته شده در پنج شنبه 89/12/26ساعت 4:13 عصر توسط پسر پاییزی نظرات ( ) | |

 

 

 

چهارشنبه‌سوری نام جشنی باستانی و برگرفته از آیین زرتشتی است

که ایرانیان از 1700 سال پیش از میلاد تاکنون در آخرین شب چهارشنبه

   هر سال، آن را با برافروختن آتش و جشن و شادی در کنار آن برگزار

می‌کنند. جشن آتش در واقع پیش درآمد جشن نوروز است که نوید دهنده

 رسیدن بهار و تازه شدن طبیعت است.از دیر باز آتش نزد ایرانیان ارزش

 و جایگاه خاصی برخوردار بوده است.اینکه ایرانیان آتش پرست بوده اند

پنداری اشتباه است! آنان آتش را نمی پرستیدند، بلکه آن را مظهر

روشنی و آفتاب تجلی اهورا مزدا میدانسته اند.هر چند که از دلایل و

 دیرینگی چهارشنبه سوری آگاهی چندانی در دست نیست،اما شواهد

 متعددی وجود دارد.از جمله در شاهنامه فردوسی به جشن آتشی

در چهارشنبه اشاره شده است.هچنین گذر سیاووش از آتش و آزمون

 آتش آذرپاد مهر اسپندان هر کدام نشان از جایگاه ویژه این آیین در فرهنگ

باستانی ایران دارد.با توجه به شواهد موجود،احتمال می رود که این جشن

با جشن<فروردگان>در بیست و ششم اسفند و نیز با خانه تکانی پایان سال

 و پاکیزگی خانه در پیوند باشد.پریدن از آتش نیز برخلاف برخی پندارها به

 هیچ وجه بی احترامی به آتش نیست.بلکه این کار به گونه ای نمادین برای

 سوزاندن و پاک کردن همه بدی ها و نادرستی ها و کدورت هاانجام میشود.

در شب"چهارشنبه سوری" به جز روشن کردن سه یا هفت کوپه آتش به یاد

سه پندبزرگ ایرانیان،<اندیشه نیک><گفتار نیک><کردار نیک>و یا هفت

 امشاسپند،<هرمزد><وهومن><اردیبهشت><شهریور><سپندارمذ>

<خورداد><امرداد>مراسم ویژه ای نیز برگزار میشود.مانند:خانه تکانی،

خریدن آینه و کوزه نو،خرید اسفند(اسپند دانه)،تهیه آجیل هفت مغز،

شکستن گردو،شال اندازی،قاشق زنی،گره گشایی از بخت دختران

با بستن قفل به گوشه ای از چادر،گفتن آرزوهابه آب روان،کمک خواستن

 از <چهارشنبه خاتون>چراغانی و ... برخی جشن "چهارشنبه سوری"

راجشن پیروزی کاوه آهنگر بر ضحاک میدانند.بعضی هم بر این باورند که

 آتش"چهارشنبه سوری"آتشی است که "منیژه" به هنگام کوشش برای

رهایی "بیژن" از چاه بر سر دهانه چاه روشن کرده است.

 

 

 

 

 

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید


نوشته شده در چهارشنبه 89/12/18ساعت 10:2 عصر توسط پسر پاییزی نظرات ( ) | |

سلام و درود فراوان به دوستان همیشگی،چند روزی بود که حالم

خیلی بد شده بود!!! حال و حوصله نداشتم. خدا را شکر الان بهترم.

یه تشکر ویژه هم میکنم از اونهایی که توی این مدت خیلی به من

لطف کردن و منو تنها نگذاشتن و با عث دلگرمی من شدند. برای

همه شون آرزوی سلامتی و شادی میکنم.شاید برای شما هم

پیش اومده که بعضی وقتها میخواید حرفی رو بزنید اما نمیدونید

چه جوری و با کدوم کلمه و یا جمله بگید که منظور شما رو

برسونه! توی اینجور وقتها یه شعر یا یه متن ادبی میتونه چاره

ساز باشه.آپ جدید رو به همین منظور انتخاب کردم. چون چند

وقتی هست که احساس میکنم بعضی ها با حرفهاشون به

نوعی به افکار و عقاید من توهین میکنن!!!برای همه شون جواب

دارم.اما،اما،اما مطمئنم یه روز اونا باید جواب پس بدن! جواب

دل شکستن ها،جواب نامردی ها،جواب زود قضاوت کردن ها،

جواب توهین ها... شرمنده همه تونم، ببخشید، دلم پر درده

چی بگم... بقیه شو بیخیال میشم. 

 

از همان روزی که دست حضرت قابیل

گشت آلوده به خون حضرت هابیل،

از همان روزی که فرزندان آدم صدر -

پیغام آوران باریتعالی،

زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید!!!

آدمیت مرده بود! گر چه آدم زنده بود.

از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند.

از همان روزی که با شلاق خون دیوار چین را ساختند!

آدمیت مرده بود!!!

بعدها دنیا پر ز آدم شد و

این آسیاب هی گشت و گشت،

قرنها از مرگ آدم هم گذشت.

ای دریغ آدمیت بر نگشت!

قرن ما روزگار مرگ انسانیت است!

صحبت از آزادگی،پاکی و مروت ابلهی است.

صحبت از محبت، مهر و وفا حرفی نابجاست!

من که از پژمردن یک شاخه گل،

اشک در چشمان و بغضم در گلوست.

مرگ او را از کجا باور کنم.

سینه ی دنیا ز خوبی ها تهی است!

صحبت از پژمردن یک برگ نیست!

وای جنگل را بیابان میکنند،

دست خون آلوده را در پیش چشم خلق پنهان می کنند!

هیچ حیوانی به حیوانی نمیدارد روا،

آنچه این نامردمان با جان انسان میکنند.

صحبت از پژمردن یک برگ نیست!

فرض کن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست.

فرض کن یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست،

فرض کن جنگل بیابان بود از روز نخست.

در کویری سوت و کور،

در میان مردمی با این مصیبتها صبور.

صحبت از مرگ محبت، مرگ عشق

گفتگو از مرگ انسانیت است!!!

 

 

 تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید

برگرفته از کتاب:سایه ظلمت - کارو 


نوشته شده در یکشنبه 89/12/8ساعت 6:51 عصر توسط پسر پاییزی نظرات ( ) | |

سپندارمذگان روزعشاق ایرانی برمیهن دوستان مبارک باد

این روزها همه جا صحبت از جشن والنتاین است و تبریک گفتن به یکدیگر.اما جشن مقدس ایرانی سپندارمذ (اسفندگان) فراموش شده است. به نظر نمیرسد جشن گرفتن برای روزی افسانه ای که نه ریشه در باور ما دارد نه در مذهب و فرهنگ و تمدن چندین هزار ساله مان شایسته باشد! در ایران باستان قرنها پیش از میلاد روزی موسوم به روز عشق بوده است! این روز سپندارمذگان (اسفندارمذ) نام داشته است.فلسفه بزرگ داشتن این روز به عنوان"روز عشق" به این صورت بوده است که در این روز مردان به زنان بسیار محبت کرده و هدیه هایی می دادند.زنان و دختران را از کارهای روزانه معاف کرده و بر تخت شاهی مینشاندند و از آنان اطاعت میکردند. به همین دلیل در فرهنگ باستان سپندارمذگان را به عنوان نماد عشق می پنداشتند. این جشن یادمانی بسیار کهن از اسطوره های ایران باستان است.خلاصه آن که ایرانیان در عصر هخامنشی با فرهنگ و تمدن درخشان خود که گنجینه عظیمی از:پندار نیک،گفتار نیک و کردار نیک است،همواره اقدامات موثر و کوناگونی در جهت شادی و سرور انجام داده اند. روز 29 بهمن ماه برابر است با جشن سپندارمذ که روز تقدیر و بزرگداشت مقام بانوان ایران زمین است.گر چه در حال حاضر این جشن مانند بعضی دیگر از جشنهای باستانی در ایران امروز ما به فراموشی سپرده شده است!ولی در برخی از کشورهای همسایه که روزگاری نه چندان دور جزء خاک ایران بوده اند مانند: آذربایجان،ارمنستان،تاجیکستان و ... همچنان این گونه جشنها گرامی داشته میشوند. انتخاب روزی به عنوان روز دوستی و عشق در سال کار بسیار قشنگ و بهانه ای است که ما بتوانیم یک بار دیگر علاقه خود را به کسی که دوستش داریم نشان دهیم.شاید هنوز هم دیر نشده باشد ...

 

 

      

 تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید


نوشته شده در دوشنبه 89/11/25ساعت 8:39 عصر توسط پسر پاییزی نظرات ( ) | |

 


سلام. خوبید؟ امتحاناتون چطور بود؟ خوب اونهایی که خوب دادن که الانه خیلی خیلی خوشن.اونهایی هم که گند زدن! اونها هم خوش حالن! میگی نه از خودم بپرس.امروز گفتم یه آپ جدید بزارم دیدم که یکی از خاطرات رو بنویسم بد نیست.اینجوری با یه تیر دو نشون شاید هم بیشتر میزنم. اول اینکه حال هوای شما عوض میشه.هم وب از یکنواختی در میاد. هم وعده ای که به یکی از دوستان گل و با مرام( اسمشو نمیگم ولی میدونم که خودش میدونه) دادم عملی میشه.تازه از همه مهمتر با حال و هوای این روزها جور در میاد. خوب برو که رفتیم...

این خاطره مربوط میشه به اون سالی که من کلاس سوم راهنمایی بودم،یه روز بعد از ظهر میخواستم برم بازار که یه مقدار وسیله بگیرم برای خونمون،خلاصه شال و کلاه کردم و راه افتادم. توی مسیرم یه مدرسه دخترونه بود. همینجور که داشتم میرفتم از جلوی در مدرسه رد شدم که دیدم یه دختره داره زار وزار گریه میکنه، دلم براش سوخت! گفتم نکنه کسی اونو زده یا اذیت کرده باشه.پیش خودم گفتم،بزار برم ازش سوال کنم. چند قدم که جلو رفتم،یه دفعه یه خانمی اومد که از مدرسه بیرون بره-نمیدونم معلم بود یا مدیر شاید هم ناظم.خوب به دختره رسید و گفت: دخترم برا چی گریه میکنی؟ چرا نرفتی خونه تون؟دوستات که همه رفتن. دختره همون جور که گریه میکرد گفت:نمیتونم برم! آخه اگه برم خونه مامانم کتکم میزنه! اون خانومه پرسید برای چی؟ دختره گفت:نمره امتحانم کم شده میدونم که منو میزنه.خانومه گفت:مگه چند شدی دخترم. دختره گفت:نوزده و نیم!!!!!!!! اون لحضه من داشتم دیونه میشدم! نمیدوستم گریه کنم یا بخندم! آخه منو برو بچه ها(همکلاسیهای اون موقع رو میگم) نمره 10 که میگرفتیم،بشکن میزدیم که قبول شدیم-ولی اون دختره فقط نیم نمره از بیست کم داشت و نمیخواست بره خونه شون. عجب روزگاریه ها.خوب به نظرتون چطور بود. جون من کیف کردین؟ اینو داشته باشید تا یکی دو هفته دیگه با یه آپ جنجالی برای کل کل با یکی از دوستان دیگه که به اونم وعده دادم خدمت برسم. شاد باشید دوستان ...

 








 

 


نوشته شده در پنج شنبه 89/11/7ساعت 2:56 عصر توسط پسر پاییزی نظرات ( ) | |

 

زندگی ، ای شمع کوچک ، شعله ات پاینده نیست!

 

تا رسد صبحی ز ره ، نورت به شب زاینده نیست.

 

زندگی یک سایه ی لغزنده است !

 

زندگی بازیگری بازنده ست !

 

اضطرابش روی صحنه آشکار ،

 

ساعتی دیگر نماند بر قرار .

 

زندگی چون قصه ی دیوانه ای ست!

 

پر هیاهو ، پوچ و چون افسانه ای ست . 

 

ویلیام شکسپیر 

 

 

 

 

 Beautiful Heart Graphic

 

 


نوشته شده در دوشنبه 89/10/20ساعت 3:55 عصر توسط پسر پاییزی نظرات ( ) | |

 

تقدیم به دوستان مهربانم.

 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 

 

  هر شب که به آینه آسمان می نگرم-

 ستاره ای را می بینم که درخشان و زیباست.

 ماه را می بینم که چون شبنم -

 به من چشمک میزند.

 آن گاه صورت زیبای تو را در نظرم مجسم می کنم.

 با این تفاوت که او هر شب تا سحر با من است!!

 ولی تو ...

 

 

دوستان خوب مثل ستاره هستند. حتی وقتی نمی بینیمشان میدانیم که هستند.

 

 


نوشته شده در دوشنبه 89/10/6ساعت 4:15 عصر توسط پسر پاییزی نظرات ( ) | |

 

خوشا پریدن!

خوشا به رها زیستن ، نه زیستن به رهایی!

خدایا انسان بودن و انسان زیستن –

چه دشوار است!

چه رنجی میکشد آن که انسان است و سرشار از احساس .

پرواز را به خاطر بسپار!

زیرا آنان که به پرواز پرستوها –

حسرت می خورند ، خود از زندگی سیرند.

پرواز را به خاطر بسپار! زیرا پرنده رفتنی است.

 

فروغ فزخزاد

 

 

 

 


نوشته شده در یکشنبه 89/9/28ساعت 11:46 عصر توسط پسر پاییزی نظرات ( ) | |

شعری در مورد شام غریبان از زبان حضرت زینب سلام الله علیها

   

 

اگر صبح قیامت را شبی است ، آن شب است امشب

طبیب از من ملول و جان ز حسرت بر لب است امشب

 

برادر جان یکی سر بر کن از خواب و تماشا کن

که زینب بی تو چون در ذکر یا رب یا رب است امشب

 

جهان پر انقلاب و من غریب ، این دشت پر وحشت

تو در خواب خوش و بیمار در تاب و تب است امشب

 

سرت مهمان خولی و تنت با ساربان همدم

مرا با هر دو اندر دل هزاران مطلب است امشب

 

صبا از من به زهرا( س) گو بیا ، شام غریبان بین

که گریان دیده ی دشمن به حال زینب است امشب

 

 

 


نوشته شده در پنج شنبه 89/9/25ساعت 7:34 عصر توسط پسر پاییزی نظرات ( ) | |

 

 

ز مان ، طولانی می شود برای کسانی که غصه دارند.  
 

کوتاه می شود برای کسانی که شاد هستند.
 

دیر می گذرد برای کسانی که منتظر هستند.
 

زود می گذرد برای کسانی که عجله دارند.
 

اما ابدی می شود برای کسانی که عاشق هستند!!!

 

اثری از ویلیام شکسپیر

 

 


نوشته شده در جمعه 89/9/5ساعت 4:48 عصر توسط پسر پاییزی نظرات ( ) | |

<   <<   11   12   13   14      >


قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت



دانلود آهنگ جدید